بازگشت

تندبادها


باز هم گذشته از آنچه گفتيم، با نگاهي جستجوگر به عصري كه امام جواد (عليه السلام) و همزمان، طائفه ي شيعه با آن وضعيت استثنائي در آن عصر به سر بردند، درمي يابيم كه شيعيان با خطري جدي و گردبادهاي براندازنده اي مواجه بوده اند كه مي توانست ريشه ي آنان را بركند و آن را تا دوردست هاي نيستي، يا در وادي ابهام و تاريكي پرتاب كند. همانطوري كه طوائف ديگري كه خيلي كمتر از شيعه و با خطراتي ضعيفتر، مواجه شدند، چنين سرنوشتي داشتند.

آنچه كه در آن زمان به خصوص در مورد عامه ي مردم كه بهره ي فراواني از علم و آگاهي نداشتند. بر خطر مي افزود و مشكل را پيچيده تر مي ساخت، عبارت بود از كوشش صاحبان مسالك و مذاهب در جهت برملا نمودن ضعف هاي يكديگر، با مطرح نمودن مسائل دقيق فكري و عقيدتي و تلاش هاي جدي آنان براي القاء شبهه و زير سؤال بردن تمامي آنچه كه به عقائد، افكار و تصورات ديگران مربوط مي شد.

چرا كه آن مقطع زماني، مقطع شكوفايي و تبلور انديشه ها و جاافتادن و تثبيت افكار و مذاهبي بود كه بتوانند در برابر افكار و مذاهب ديگر، شايستگي خود را ثابت كنند و براي فراگرفتن بخش هاي بزرگ تر و وسيع تري از مردم توان خود را به كار گيرند.