بازگشت

دوره ي خلافت معتصم


امام جواد همچنين با خليفه ي ديگري كه تأثير مستقيمي در زوال حكومت عباسي داشت، معاصر بود. اين خليفه معتصم بالله نام داشت.

معتصم فرزند كنيزي ترك بود. و همين امر موجب شد كه وي به



[ صفحه 51]



بستگان مادرش گرايش بيشتري پيدا كند. او تمايل شديدي به جمع كردن تركها و خريد آنها از صاحبانشان داشت. نتيجه ي اين اقدامات آن شد كه چهار هزار ترك در دربار او گرد آيند. وي لباسهاي فاخر و كمربندهاي زرين به آنها مي پوشانيد. و آنها را با زر و زيورها مي آراست و از ساير سپاهيان ممتازشان مي كرد. [1] .

او همچنين مناصب و مشاغل فرماندهي در سپاه را به تركها اختصاص مي داد تا آنجا كه اين امر موجب تحريك احساسات نظاميان عرب شد. بر همين اساس «عجيف» (يكي از نظاميان عرب) كوشيد تا به حكومت معتصم پايان دهد و عباس بن مأمون را بر سر كار آورد. اما اين حركت سركوب شد و معتصم او را كشت.

زماني كه پاي تركها به ديار اسلام باز شد، كوشيدند آرام آرام حكومت را به دست گيرند و خلفا را از قدرت كنار بزنند. آنها به اصطلاح امروز در صدد ايجاد كودتاهاي نظامي بودند.

كار اينان تا بدانجا بالا گرفته بود كه اگر يكي از خلفاي عباسي، آنها را ناديده مي انگاشت او را به ناگهان مي كشتند و كسي ديگر از خاندان عباسي را بر جاي او مي نشاندند. بسياري از خلفاي عباسي از متوكل گرفته تا مستعين و مهتدي و بالاخره مقتدر، از جمله كساني بودند كه به دست همين رهبران نظامي تركها از پاي در آمدند.

آنها هر خليفه اي را كه با تمنيات و خواسته هاي خود هماهنگ



[ صفحه 52]



نمي ديدند يا از كار بر كنار مي كردند و يا مي كشتند. اين مسأله را البته نمي توان به سرشت نژادي مربوط دانست بلكه اين امر ثمره ي حالت سقوطي است كه جامعه ي اسلامي به خاطر از هم گسيختگي و فساد گسترده اخلاقي بدان گرفتار شده بود.

امام جواد عليه السلام با بهره برداري از اين اوضاع در تغذيه جنبشهاي مكتبي كه شالوده ي آنها براي آينده پي ريزي مي شد، اقدامات مهمي انجام داد. در همين هنگام قيامي كه توسط محمد بن قاسم بن علي بن الطالبي، بر پا شد دستگاه حكومت را با ترس و نگراني روبه روكرد.


پاورقي

[1] مروج الذهب - مسعودي، ج 3، ص 465.