بازگشت

ابوجعفر، محمد بن قاسم الحسيني


بن علي بن عمر بن علي بن الحسين عليه السلام صوفي مي گفتند چون بيشتر جامه ي پشمينه ي سفيد مي پوشيد و در زبان عرب صوف به معناي پشم است. اين مرد عابد و زاهد بود، بسيار فقيه و دانشمند بود، سخن جز بر توحيد و عدالت نمي گفت. او حركت و نهضت خود را از طالقان (كوهستانهاي اطراف شهرستان كرج يا حوالي خراسان) شروع كرد [1] او نيز شعارش «الرضا من آل محمد» بود. در ابتداي كار پيوسته ملازم مسجد پيامبر صلي الله عليه و آله بود و در آنجا به وعظ و تبليغ و آگاهي مردم مي پرداخت، كه برخي خراساني ها (ايراني ها) در آنجا با او ملاقات كرده و او را دعوت به قيام نمودند. محمد همراه آنان راهي ايران شد و به جوزجان و سپس به طالقان رفت. او هر چند صباحي را در جايي مي گذرانيد و به آگاه كردن مردم مي پرداخت و افراد زيادي بر گرد او آمدند كه در مرو حدود چهل هزار نفر با او بيعت كردند. گويند شبي در مرو صداي گريه اي شنيد وقتي علت آن را جويا شد، متوجه شد كه يكي از لشگريانش نمد مرد



[ صفحه 160]



بافنده اي را به زور از او گرفته بود و گريه مرد بافنده به خاطر آن است. محمد آن مرد متجاوز را پيدا كرد و علت را پرسيد، گفت ما به تو رو آورده ايم كه مال مردم را ببريم و هر چه بخواهيم انجام دهيم. محمد دستور داد نمد را به صاحبش برگرداندند و اين طرفداران را ترك كرد و به ديار ديگري روي آورد و گفت: من نمي توانم كه با چنين كسان دين خدا را ياري كنم. آنگاه به طالقان رفت و نوشته اند كه فاصله ي طالقان چهل فرسخ بوده، كه جاي ديگري در منطقه ي خراسان بدين اسم ناميده مي شده، چند بار بين طرفداران او و لشگريان عبدالله طاهر نبردهايي پيش آمد كه پيروزي از آن علويان بود. [2] بالاخره با حيله و نيرنگ در محلي به نام نسا، دستگيرش كردند و او را نزد عبدالله طاهر فرستادند، همان طاهريان كه صياد آزاديخواهان و استقلال طلبان ايران بودند. اين ايراني هايي كه تا قيامت باعث سرشكستگي ايراني ها خواهند بود، و براي خوشامد خليفه چه جناياتي كه مرتكب نشدند؟

عبدالله طاهر، محمد را نزد معتصم فرستاد و او چه اهانتها كه نكرد؟ و بالاخره به زندانش فرستاد، او را در سياهچالي حبس كردند، عده اي معتقدند كه در شب عيد فطري بود كه از زندان گريخت (در سال 219) و جمعي گويند كه در زندان مسموم و شهيدش نمودند.

برخي از دوستداران او معتقد شدند كه محمد كشته نشده و نمرده بلكه از نظرها غايب است و روزي ظهور خواهد كرد و دنيا را از عدل و داد پر خواهد كرد و او همان مهدي موعود است. [3] .


پاورقي

[1] تاريخ الغيبة الصغري به نقل از مقاتل الطالبين، ابوالفرج اصفهاني- الكامل - مروج الذهب - جهاد الشيعه، ص 380.

[2] تتمة المنتهي، ج 3، ص 221.

[3] تاريخ طبري، ص 1165 - تاريخ ابن اثير، ج 6، ص 442.