بازگشت

امامان شيعه و مسأله ي خلق قرآن


در خصوص مسأله حدوث و خلق قرآن از امامهاي ما سؤالاتي شده كه به چند مورد آن اكتفا مي كنيم: «عن فضيل بن يسار قال: سألت الرضا عليه السلام عن القرآن؟ فقال لي: هو كلام الله» [1] فضيل يسار گفت كه از حضرت رضا عليه السلام در مورد قرآن سؤال كردم، حضرت به من فرمودند كه قرآن كلام خداست. «عن زراره قال سئلت أباجعفر عليه السلام عن القرآن؟ فقال لي: لا خالق و لا مخلوق و لكنه كلام الخالق» [2] زراره از اصحاب حضرت صادق عليه السلام گويد كه از امام باقر عليه السلام در خصوص قرآن سؤال كردم، حضرت به من فرمودند: قرآن نه خالق است و نه مخلوق بلكه سخن خداست.

«عن زراره قال سئلته عن القرآن اخالق هو؟ قال لا، قلت امخلوق؟ قال، لا و لكنه كلام الخالق (يعني أنه كلام الخالق بالفعل) [3] زراره از حضرت صادق عليه السلام نقل مي كند كه پرسيدم از امام كه آيا قرآن خالق است؟ فرمودند: نه، گفتم آيا مخلوق است؟ فرمودند: نه، ولكن سخن خداوند آفريننده است، به معناي آنكه كلامي است كه خداوند آن را به فعل در



[ صفحه 139]



آورده، سخن خود را در كلمات مجسم كرده است.

«عن ياسر الخادم عن الرضا عليه السلام أنه سئل عن القرآن؟ فقال لعن الله المرجئه و لعن الله اباحنيفه، انه كلام غير مخلوق حيث ما تكلمت به و حيث ما قرات و نطقت فهو كلام و خبر و قصص» [4] ياسر خدمتگزار حضرت رضا عليه السلام از آن حضرت نقل مي كند كه از امام در خصوص قرآن سؤال شد، امام فرمودند: خدا لعنت كند مرجئه را (آن كساني بودند كه اعتقاد داشتند معصيت ها به ايمان زياني نمي رساند و طاعت به كفر سودي نمي رساند و انديشه هاي ديگر) و خدا لعنت كند اباحنيفه را، به درستي كه قرآن كلام خداست و مخلوق نيست آن طور كه شما سخن مي گوييد و آن را مي خوانيد و صحبت مي كنيد. پس آن قرآن كلام است و خبر است و داستان. [5] .

و اين يكي ديگر از فتنه هايي است كه در دوران امام نهم عليه السلام، حكومتهاي طاغوتي براي مشغوليات و سرگرمي مردم ايجاد كردند، و روي آن پافشاري نمودند، و آيا امروز اين فتنه ها براي مردم زمان ما درس عبرتي نيست كه پس از اين همه آگاهي و شناختهاي بسيار باز هم فريب بخورند، باز هم گمراه شوند، باز هم اسباب دست بشوند، باز هم نسبت به سرنوشت خود غافل شده و روي مسائل بسيار فرعي تكيه كنند يا خود را بدان معتاد سازند تا چند روزه ي عمر سپري شود، انجام وظيفه و اجراي تكليفي عملي نگردد و دشمنان خدا و مردم ستم كنند، فسادانگيزي نمايند، فتنه ها بپا كنند براي همان عذابي كه جوامع اسلامي در زمان ما بدان دچارند، خدايمان توفيق دهد كه بتوانيم با بذل جان و مال در راه خدا و مردم به مبارزه با فساد و گناه و ستم برخيزيم و ستمكاران را از جهان براندازيم.



[ صفحه 141]




پاورقي

[1] تفسير عياشي، ج 1، ص 6، نقل از بحارالانوار، ج 19، ص 31 و برهان، ج 1، ص 8.

[2] همان ص 7 و يادآوري كرده اند كه در بحار، ج 2 و 19 مفصلا در اين خصوص بحث شده و در كتاب البيان في تفسير القرآن، ج 1، و در كتاب الملل و النحل، ج 1، و در كتاب تاريخ الخلفا و....

[3] همان.

[4] همان، ص 8.

[5] در مقدمه ي تفسير عياشي و در مقدمه ي تفسير اطيب البيان تأليف حضرت آية الله طيب اصفهاني و در كتابهاي بحارالانوار - اصول كافي، ج 1 احاديث بسياري در فضيلت قرآن آورده شده و در كتاب پژوهشي درباره ي قرآن و پيامبر، اثر فخرالدين حجازي و در كتاب قرآن و ساير كتب آسماني، در كتاب سير تحول قرآن تأليف آقاي مهندس مهدي بازرگان، بحثهاي جامعي در اين خصوص انجام شده، خواستاران به آن مآخذ حوالت داده مي شوند.