بازگشت

ديگر ياران امام


اصحاب، ياران، شاگردان و ثقات و نواب ديگري براي حضرت جواد عليه السلام ذكر كرده اند كه در كتابهاي تاريخ و رجال از آنها نام برده شده، و شرح حال آنان ذكر گرديده كه، تنها به بيان نام چند تن از ايشان اكتفا مي كنيم: [1] يكي از معروفترين آنها عبدالسلام بن رغبان معروف به ديك الجن بود كه شاعري خوش بيان و شيعه اي پاكنهاد بود كه در سال 235 وفات يافت. [2] از آن كسان كه در تاريخ نام برده اند عبارتند از: عثمان بن سعيد سمان، ايوب بن نوح، جعفر بن محمد يونس احول، حسن بن مسلم، مختار بن زياد عبدي بصري، محمد بن حسين ابي خطاب كوفي، شاذان بن خليل نيشابوري، نوح بن شعيب بغدادي، محمد بن احمد محمودي، ابويحيي جرجاني، ابوالقاسم ادريس قمي، علي بن محمد، اسحاق بن اسماعيل نيشابوري، ابوحامد احمد بن ابراهيم مراغي، ابوعلي بن بلال، عبدالله بن محمد حصيني، محمد بن حسن شمون بصري، هارون بن حسن بن محبوب، و باز [3] ، از



[ صفحه 474]



ياران آن حضرت: اسحاق بن ابراهيم، ابراهيم بن محمد همداني، ابن داود يعقوبي، ابن مهرويه، ابن شيبه، ابن محمد بن عيسي، ابن محمد بن عبداله، ابن محمد بن خالد، ابن حماد، ابن اسحاق، حكم بن بشار مروزي، ابن داود، ابن محمد هاشمي، حسن و حسين پسران سعيد اهوازي، ابن اسد، ابن بشار، سهل بن نوح، ابن علي قمي، ابن عباس بن جريش، ابن عباس و حسين بن محمد قمي، خلف بصري، داود بن قاسم، زكريا بن آدم قمي، سهل بن زياد، سعد بن سعيد، شاذان بن حرين، صفوان بن يحيي بلخي، صالح بن ابي حمار، ابن محمد همداني، عبدالله بن محمد، ابي صلت علي بن محمد، ابن سنان، ابن جديدة بن حكيم، ابن ملكم، ابن ميسرة بن نصر، ابن حنان واسطي، ابن يحيي بلال، ابن محمد قلادي، عبدالرحمان بن ابي بحران، عبدالله و عبدالجبار بن مبارك نهاوندي، عباس بن عمر، قاسم و ابن سناد و ابراهيم و ابن عبده و ابن اسماعيل و ابن حمزه، ابن اسحاق قمي، ابن ابي قريش، ابن نصير محمد بن حسن سمري، موسي بن قاسم بن داود منقري، ابن عمر بن زيغ، مصدق بن صدقه، مروك بن عبدالله [4] .

اين گروه برخي از كساني بودند كه در اكثر اوقات در ملازمت امام بودند و از محضر امام كسب فيض و علم و دانش مي كردند و در مواقع مقتضي به اطراف و اكناف مي رفتند و علم و دانشي را كه فراگرفته بودند از خاندان وحي به مردم گوشه و كنار جهان ابلاغ مي كردند. برخي از راويان امام جواد عليه السلام كه مورد اعتماد و وثوق هستند عبارتند از:

ايوب بن نوح دراج كوفي كه از ثقات محدثين بود و قبلا نامش آمد، جعفر بن محمد بن يونس احوال از راويان مورد اعتماد، حسين بن مسلم بن حسن از روات امام نهم بود، و مختار بن زياد عبدي بصري و محمد بن حسين ابي خطاب كوفي هم از راويان امام بودند. [5] .

از مصنفين آن دوران مي توان ابي بكر احمد بن ثابت مورخ معروف و ابن اسحاق ثعلبي مفسر معروف را نام برد.

محمد بن مندة بن مهريار نويسنده از خواص و اصحاب و راويان امام بود، ابوداود بن



[ صفحه 475]



القسم الجعفري كه از سادات علوي بود از راويان حديث بوده و از او كتابي به جا مانده و افتخار درك حضور حضرت رضا عليه السلام و حضرت جواد عليه السلام و حضرت هادي عليه السلام و حضرت عسكري عليه السلام را پيدا كرده است و بسياري از احاديث را به نقل از پدرش از حضرت صادق عليه السلام نقل مي كند. [6] .

دوران كوتاه عمر امامان آخري ما حضرت جواد عليه السلام و حضرت هادي عليه السلام و حضرت عسكري عليه السلام باعث مي شد كه اكثر صحابه و دوستداران ايشان درك حضور چند تن از آن پيشوايان بزرگوار را بنمايند، در كتابهاي رجال گاهي به اسامي اي برمي خوريم كه جزو اصحاب چند تن از ايشان بوده اند و اين به خاطر دوران اندك و عمر كوتاه آن پيشوايان زمان بوده است، از زمان حضرت رضا عليه السلام تا زمان غيبت كبري كه زمان چهار امام است حدود شصت سال طول كشيد كه افرادي با عمرهاي معمولي نيز اين دوران را درك مي كردند و خوشا به حال آن كسان كه خوشه چين خرمن فضايل و مناقب اين خاندان بودند. در كتابهاي رجال نامها و شرح احوالي بيش از اين مقدار كه ذكر شد آورده شده و ما علاقه مندان را بدان كتابها حوالت مي دهيم. اين قدر هست كه هر كس به نوعي خود را وابسته به امام مي نمود و به گونه اي مورد تعقيب دستگاه ظلم بني عباس قرار مي گرفت و باعث گرفتاري او بود. زندانشان مي كردند، تبعيدشان مي نمودند، كتابهايشان را بازرسي مي كردند، تفتيش عقايد مي نمودند، اشعار و نوشته هايشان را از بين مي بردند، عده اي را به دروغ متهم به وابستگي به خودشان مي كردند مثل محمد بن سنان، اين گروه و همه ي اطرافيان امام نهم از مدافعان حق و دوستداران حقيقت بودند كه مال و جان خود را براي اعتلاي اسلام و حمايت از حريم ولايت روي دست گذاشته بودند و با نهايت فداكاري از مرام و عقيده و دين و آئين خود دفاع مي كردند، خوشا به حالشان كه پاك زيستند و پاك رفتند و وظيفه ي خود را به نحو احسن انجام دادند كه كارهايشان در تاريخ ثبت است. اگر چه برخي اصحاب سر بودند و آنان و كارهاشان را جز امام كسي نمي دانست و تشكيلاتهاي



[ صفحه 476]



زيرزميني را سازمان مي دادند، خداوند همه شان را غريق رحمت فرمايد. [7] .



[ صفحه 477]




پاورقي

[1] از مناقب ابن شهر آشوب - بحارالانوار، ج 50، چاپ بيروت، ص 106 - زندگاني چهارده معصوم، حاج آقا قاضي زاهدي گلپايگاني - زندگاني امام محمدتقي الجواد عليه السلام .

[2] تتمة المنتهي، ج 3، ص 233.

[3] زندگاني امام محمدتقي عليه السلام، عمادزاده، ص 107.

[4] به نقل از جنات الخلود، ص 35.

[5] به نقل از مناقب، ابن شهر آشوب.

[6] احتجاج، طبرسي، ج 2، ص 238 به نقل از الفهرست و الخلاصه.

[7] در كتاب سيرة الائمة الاثني عشر، ج 2، ص 258 - در كتاب شذرات الذهب، ج 2 نيز مطالبي در خصوص اطرافيان امام نهم آورده شده است.