بازگشت

مناظره امام جواد با يحيي بن اكثم


از امام جواد عليه السلام مناظرات متعددي نقل شده [1] است كه به عنوان نمونه به يكي از آنها كه مختصر و مربوط به مسائل اعتقادي است اشاره مي شود، با تذكر اين نكته كه امام با حفظ تقيه، اين مناظره را انجام داده است.

بعد از آنكه مامون ام الفضل را به تزويج حضرت جواد عليه السلام در آورد، يحيي بن اكثم (يكي از علماي اهل سنت) با جماعت بسياري نزد آن حضرت و مامون آمدند. يحيي عرض كرد: اي پسر رسول خدا! نظر شما درباره روايتي كه[در مدارك اهل سنت]نقل شده است كه «خداوند جبرئيل را فرستاد تا از پيامبر صلي الله عليه و آله بخواهد كه از ابابكر سؤال كند: آيا او از خداوند راضي هست يا نه؟ با اينكه خداوند از او راضي مي باشد» چيست؟

امام جواد عليه السلام فرمود: من منكر فضيلت ابابكر نيستم، ولي بر ناقل اين ستور لازم است كه طبق دستور پيامبر صلي الله عليه و آله عمل كند. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله در حجة الوداع فرمود: «بعد از من جاعلان حديث فراوان مي شوند، لذا بايد احاديث را بر قرآن و احاديث عرضه كنيد؛ هر حديثي كه موافق قرآن و سنت من باشد به آن عمل كنيد و اگر مخالف آن دو بود، بدان عمل نشود.»

اين خبر موافق با قرآن نيست، زيرا خداوند مي فرمايد: «ما انسان را آفريديم و وسوسه هاي نفس او را مي دانيم و ما از رگ قلبش به او نزديك تريم.» [2] آنگاه چگونه مي شود خداوند از رضايت و غضب ابابكر نسبت به خود بي خبر باشد، تا نياز به سؤال داشته باشد؟ اين عقلا محال است.

يحيي گفت: روايت شده كه ابابكر و عمر در زمين مانند جبرئيل و ميكائيل در آسمان مي باشند؟

حضرت فرمود: در اين حديث هم بايد دقت نمود، چرا كه آن دو فرشته از فرشتگان مقرب بوده، لحظه اي از طاعت خدا جدا نشدند و هرگز خدا را معصيت نكردند، و حال آنكه آن دو مشرك بودند، بعد مسلمان شدند و اكثر عمر خود را در شرك به سر بردند، آنگاه چگونه مي توانند همسان جبرئيل و ميكائيل باشند؟

يحيي گفت: در روايات آمده كه آن دو (ابابكر و عمر)، پير مردان اهل بهشت مي باشند، در اين زمينه چه مي گوئيد؟

حضرت فرمود: اين هم محال است، چون بهشتي ها همه جوانند و در آنجا پيرمردي وجود ندارد. اين روايت را بني اميه در مقابله با آن روايتي كه مي گويد: «حسن و حسين آقاي جوانان بهشتي مي باشند»، ساختند.

يحيي گفت: نقل شده كه عمر چراغ اهل بهشت است.

حضرت فرمود: اين هم محال است، چرا كه در بهشت فرشتگان مقرب، پيامبران، آدم و محمد صلي الله عليه و آله حضور دارند. چگونه بهشت با نور آنها روشن نشده كه نياز به نور عمر باشد؟!

يحيي گفت: نقل شده كه پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: اگر من مبعوث نمي شدم، عمر به جاي من مبعوث مي شد.

حضرت فرمود: قرآن راستگوتر از اين حديث است، آنجا كه مي فرمايد: «و هنگامي كه از پيامبران پيمان گرفتيم، و از تو و از نوح و ابراهيم و موسي و عيسي بن مريم، و ما از همه آنان پيمان محكمي گرفتيم.» [3] آنگاه چگونه پيمان خداوند عوض مي شود؟[از اين گذشته]پيامبران يك چشم به هم زدن مشرك نشدند، چگونه كسي به رسالت مبعوث مي شود در حالي كه اكثر عمر خود را در شرك به سر برده است؟!

يحيي گفت: در روايت آمده كه پيغمبر صلي الله عليه و آله فرمود: اگر عذاب نازل شود، جز عمر كسي از آن رهايي نمي يابد.

حضرت فرمود: اين هم محال است، چرا كه خداوند مي فرمايد: «خداوند تا تو (پيامبر) در ميان آنها باشي، آنها را عذاب نخواهد كرد و مادامي كه به درگاه خدا توبه و استغفار كنند،[باز هم]آنها را عذاب نخواهد كرد.» [4] مي بينيد كه براي نزول عذاب دو مانع ذكر شده است و لا غير؛

1- وجود مبارك پيامبر صلي الله عليه و آله در بين مردم.

2- توبه و استغفار مردم [5] .

انجام چنين مناظره اي و پيروزي امام جواد عليه السلام چند پيامد مثبت داشت:

1- با توجه به اينكه امام جواد عليه السلام در خردسالي به امامت رسيد، عباسيان فكر مي كردند او از نظر علمي ناتوان است و از اين رو با ترتيب چنين مناظراتي سعي مي كردند شخصيت او را خورد كنند. پيروزي امام در مناظره با پاسخ هاي قاطع و روشنگر، هرگونه شك و ترديد را در مورد پيشوايي او و نيز اصل امامت از بين برد.

2- اين مناظره خط بطلاني بر بسياري از احاديث جعلي كشيد. احاديثي كه به دستور حاكمان غاصب و براي تثبيت حكومت غصبي آنان توسط عده اي انسان خود فروخته جعل شده و موجب انحراف در امت اسلامي بود.


پاورقي

[1] احمد طبرسي، الاحتجاج، (قم، انتشارات اسوه، چاپ اول، 1413)، ج 2، ص 481.

[2] «ولقد خلقنا الانسان ونعلم ما توسوس به نفسه ونحن اقرب اليه من حبل الوريد».

[3] احزاب/7، «واذ اخذنا من النبيين ميثاقهم و منك و من نوح و ابراهيم وموسي وعيسي ابن مريم واخذنا منهم ميثاقا غليظا».

[4] انفال/33.

[5] احتجاج، (پيشين)، ج 2، ص 477- 480.