بازگشت

معجزه ي حضرت، راجع به درخت سدر خشكيده


[132] 43 - ابن حمزه گفته است:

از ريان بن شبيب روايت شده كه گفت: هنگامي كه امام جواد عليه السلام به همراه ام الفضل، بغداد و دستگاه مأمون را به قصد مدينه ترك كرد، به خيابان «باب الكوفه» رسيد، مردم نيز حضرت



[ صفحه 120]



را مشايعت مي كردند، در وقت غروب خورشيد، به محله ي «دارالمسيب» رسيد، از مركب فرود آمد و داخل مسجد شد، در صحن مسجد، درخت سدري بود كه بار نمي داد، حضرت ظرف آبي خواست و در پاي درخت، وضو ساخت، آنگاه برخاست و نماز مغرب را با مردم بجاي آورد، در ركعت اول، «حمد» و سوره «نصر» و در ركعت دوم، «حمد» و «توحيد» خواند و قبل از ركوع، قنوت گرفت و ركعت سوم را بجاي آورد و تشهد خواند و سلام داد، سپس اندكي نشست و ذكر خدا گفت و قبل از تعقيبات نماز مغرب، به پا خاست و چهار ركعت نافله اقامه فرمود و بعد از آن، تعقيبات خواند و سجده ي شكر به جاي آورد، وقتي پاي درخت آمدند، همه ي مردم ديدند كه باردار شده و بار نيكويي گرفته است، مردم دچار شگفتي شدند و از ميوه هاي آن خوردند و شيرين و بدون هسته اش يافتند و حضرت، همان وقت رهسپار مدينه گرديد. [1] .

[133] 44 - كليني آورده است:

از ابو هاشم جعفري روايت شده كه گفت: در مسجد مسيب با امام جواد عليه السلام، نماز گزاردم و نماز را با ما، در طرف قبله بدون انحراف به يكي از دو طرف چپ و راست بجاي آورد و يادآوري شد درخت سدري كه در مسجد قرار دارد، خشك و بي برگ و بار است، پس حضرت آبي طلب كرد و پاي درخت، مهياي وضو شده و وضو گرفت و درخت درجا سبز شد و برگدار گرديد و در همان سال ميوه داد. [2] .


پاورقي

[1] الثاقب في المناقب: 512 ح 437.

[2] كافي 1: 497، ح 10.