بازگشت

قبول هديه


[288] 1 - و نيز گفته است:

از ابراهيم بن مهزيار نقل شده كه گفت: خيران در نامه اي به حضرت عليه السلام نوشت: هشت درهم را كه از شهر «طرسوس» [1] به عنوان هديه برايم آورده بودند، خدمت شما فرستادم؛ چون دوست نداشتم آن را، به صاحبش برگردانم، يا بدون اجازه شما، در آن تصرف نمايم؛ آيا دستور اين است كه اين قبيل هدايا را قبول كنم، يا خير؟ مي خواهم به خواست خدا، تكليفم را بدانم؟ و دوست دارم امرتان به من برسد حضرت در جوابش نوشت و من چنين خواندم: هرگاه پول يا چيز ديگري به عنوان هديه به تو دادند، قبول كن؛ چه اينكه هرگز رسول خدا صلي الله عليه و اله و سلم، هديه ي يهودي و نصراني را هم رد نفرمود. [2] .

[289] 2 - همچنين گفته است:

از خيران خادم روايت شده كه گفت: مبلغ هشت درهم، براي آقا و مولايم فرستادم (و عين روايت سابق را نقل نمود.)

و نيز گفت: خدمت حضرت عرض كردم: فدايت شوم! چه بسا مردي كه حقي از شما به گردن دارد؛ يا حق و حقوق شما را مي شناسد، به من مراجعه مي كند و از من، راهنمايي



[ صفحه 213]



مي خواهد و عقيده من بر اين است كه تبرعات را، نهاني دريافت كنم؟

حضرت فرمود: به صلاحديد خود، عمل كن كه صلاحديد من، همان است و هر كس از تو اطاعت كند، از من اطاعت كرده است. [3] .


پاورقي

[1] شهري است ما بين انطاكيه و حلب در كشور سوريه از يك طرف و سرزمين روم از طرف ديگر و قبر مأمون عبدالله رشيد در آن قرار دارد. معجم البلدان 4: 28.

[2] اختيار معرفة الرجال 2: 868 ح 1133.

[3] اختيار معرفة الرجال 2: 868 ح 1134.