بازگشت

داد و ستد مال يتيم


[285] 4 - و نيز آورده است:

از محمد بن اسماعيل روايت شده است كه گفت: مردي از شيعيان از دنيا رفت، در حالي كه وصيت نكرده بود؛ لذا كارش به قاضي كوفه كشيد و عبدالحميد، به عنوان قيم حالش تعيين شد؛ آن مرد مرده، بچه هاي صغير، كالا و چند كنيز از خود بر جاي گذارده بود؛ عبدالحميد، مال و كالاي او را فروخت، اما وقتي خواست كنيزكان او را بفروشد، دلش نيامد؛ چه اينكه مرده، وي را وصي خود قرار نداده بود؛ بلكه او به دستور قاضي، قيم وي شده بود و كنيزكان، ناموس بودند.

راوي گفت: جريان را به اطلاع امام جواد عليه السلام رسانده، عرض كردم: مردي از شيعيان، بدرود زندگي مي گويد و به كسي هم وصيت نمي كند و كنيزكاني از خود باقي مي گذارد، قاضي نيز كسي از ما را، براي فروش آنها مي گمارد يا گفت: كسي از ما اقدام به فروش آنها مي كند؛ دلش راضي نمي شود؛ چه اينكه آنها ناموس اند؛ نظر مبارك شما چيست؟

محمد بن اسماعيل گفت: حضرت در جوابم فرمود: هرگاه اقدام كننده، كسي مثل تو يا مثل عبدالحميد باشد، مانعي ندارد. [1] .


پاورقي

[1] كافي 5: 209 ح 2.