بازگشت

تقيه


[277] 1 - شيخ طوسي گفته است:

از علي بن مهزيار اهوازي روايت شده كه گفت: مردي از بني هاشم، خدمت امام جواد عليه السلام نوشت كه: از دو سال پيش نذر كرده ام، به يكي از كناره هاي دريا، جايي كه داوطلبين جهاد و مرزباني به كارمرزباني مشغول اند، مانند مرزباني اشان در جده و غير آن از سواحل دريا فدايتان گردم! به فرمائيد آيا وفا كردن به اين نذر بر من لازم است يا خير و آيا مي توانم به جاي رفتن به آن مكان كار خيري انجام دهم كه انشاء الله آن را جبران نمايد؟

حضرت جواب او را با خط مبارك خود نوشته بود و من، چنين خواندم: اگر كسي از مخالفين مذهب، از نذر تو خبر دارد و تو از رسوا كردن او بيم داري، به نذرت وفا كن و گرنه نيت خود را در كار خير عملي ساز؛ خداي متعال ما و شما را به آنچه مايه ي محبت و خشنودي اوست، موفق فرمايد. [1] .

[278] 2 - كليني نقل كرده است:

از محمد بن حسن بن ابي خالد، روايت شده كه گفت: به امام جواد عليه السلام عرض كردم: فدايت شوم! همانا بزرگان ما احاديثي از امام باقر و امام صادق عليهما السلام، روايت كرده بودند كه بواسطه ي شدت تقيه، پنهان كرده و نقل نمي كردند وقتي آنان (اساتيد و بزرگان ما) بدرود زندگي گفتند، نوشته هاي ايشان بدست ما رسيد.



[ صفحه 205]



حضرت فرمود: آن نوشته ها را نقل و منتشر كنيد كه همه ي آنها، درست و حق است. [2] .

[279] 3 - و نيز روايت كرده است:

از محمد بن اسماعيل روايت شده كه گفت: با طرح پرسشي خدمت حضرت عرض كردم: گاهي در راه مكه، در محلي كه عربها (باديه نشين) حضور دارند، از مركب خود براي نماز فرود مي آيم؛ آيا نماز واجب را بر زمين اقامه كنم و به قرائت سوره ي حمد، اكتفا نمايم؛ يا نماز خود را سواره بخوانم و حمد و سوره را با هم قرائت كنم؟

حضرت در جوابم فرمود: هر گاه بيمناكي، نماز واجب و غير آن را سواره اقامه كن و خوش تر دارم كه حمد و سوره را با هم قرائت كني و اين كار تو، مشكلي ايجاد نخواهد كرد. [3] .

[280] 4 - امام حسن عسكري عليه السلام فرموده است: مردي به امام جواد عليه السلام عرض كرد: اي فرزند رسول خدا! امروز عبورم به محله ي «كرخ» افتاد؛ اهل محل گفتند: اين آقا، همنشين محمد بن علي امام شيعيان است؛ از او بپرسيد كه بهترين مردم، بعد از پيامبر خدا كيست؟ چنانچه گفت: بهترين مردم بعد از رسول خدا علي است، او را بكشيد و چنانكه گفت: ابوبكر است، رهايش سازيد؛ پس عده ي زيادي از آنها، به سوي من هجوم آوردند و به من گفتند: بهترين مردم بعد از رسول خدا كيست؟

در جواب آنها گفتم: بهترين مردم بعد از رسول خدا: ابوبكر و عمر و عثمان است؟ و سكوت كردم و نام مبارك علي را نگفتم؛ بعضي از آنها گفتند: اين آقا يك قدم از ما جلو تر است چون ما مي گوئيم: اينها و علي؛ من به خطاب به آنها گفتم: سخن شما جاي گفتگو دارد و من بدان قائل نيستم؛ آنها با خودشان گفتند: البته اين آقا، نسبت به سنت از ما متعصب تر است و ما در حق او اشتباه كرديم و بدين گونه، از شر ايشان در نجات يافتم.

اي فرزند رسول خدا! آيا با اين كار خود، مرتكب گناه شده ام، در حالي كه منظور من از جواب، طرح يك جمله ي استفهامي بود، نه اخباري؛ يعني آيا اين سه نفر، بعد از رسول خدا بهترين مردمند؟

امام جواد عليه السلام در جوابم فرمود: خداي متعال از جوابت، شاكر و خشنود گشت و پاداش آن را



[ صفحه 206]



به تو عطا كرد و آن را در نامه ي بلند بالاي اعمال ثبت و ضبط فرمود و بابت هر حرف از حروف جواب تو، نعمتي برايت منظور نمود كه خواسته ي مشتاقان و آرزومندان، از رسيدن به آن ناتوان است. [4] .


پاورقي

[1] تهذيب الاحكام 6: 126 ح 221.

[2] كافي 1: 53 ح 15.

[3] كافي 3: 475 ح 5.

[4] تفسير منسوب به امام حسن عسكري: 362 ح 250.