بازگشت

صدقه دادن و نگهداشتن اجر آن


[249] 2 - امام حسن عسكري عليه السلام فرموده است:

مردي بر امام جواد عليه السلام داخل شده در حالي كه مسرور و خوشحال بود، حضرت به او فرمود: چگونه است كه تو را خرسند و شادمان مي بينم؟

عرض كردم: اي فرزند رسول خدا! از پدر بزرگوارت شنيدم كه مي فرمود: سزاوارترين روز، براي مسرت و خرسندي بنده ي خدا، روزي است كه خداي متعال صدقه دادن، نيكي كردن و به برادران مؤمن خدمت نمودن را، نصيب و روزي اش كرده باشد، خوشبختانه امروز، ده نفر از برادران مؤمن كه تهيدست و عيالوار بودند، از اينجا و آنجا به من مراجعه كردند و من، به همه ي آنها كمك كردم و شادماني ام، از اين بابت است.



[ صفحه 191]



امام جواد عليه السلام فرمود: به جان خودم سوگند! سزاوار است خوشحال باشي، به شرطي كه كار خود را ضايع نكرده باشي، يا بعد از اين ضايع نسازي! آن مرد عرض كرد: چگونه كار خود را ضايع كرده باشم در حالي كه از شيعيان مخلص شما هستم؟!

حضرت فرمود: (از خدا) بترس (با همين حرف)، به يقين نيكي و بخشش خود، به برادران مؤمنت را ضايع ساختي، عرض كردم: چگونه چنين است؟ اي فرزند رسول خدا!

امام جواد عليه السلام به او فرمود: سخن خداي متعال را قرائت كن كه فرمود: يا أيها الذين آمنوا لا تبطلوا صدقاتكم بالمن و الأذي) [1] «اي كساني كه ايمان آورده ايد! بخششهاي خود را با منت و آزار، باطل نسازيد.»

آن مرد عرض كرد: اي فرزند رسول خدا! به كساني كه نيكي كرده ام، نه منتي نهاده ام و نه اذيت و آزارشان كرده ام.

امام جواد عليه السلام به او فرمود: همانا خداي متعال فرمود: «بخششهاي خود را با منت و آزار، باطل نسازيد.» و نفرمود: با منت نهادن بر كساني كه به آنها نيكي كرده ايد (يا اذيت و آزار آنها)، ضايع نكنيد، (پس مراد از) اذيت در آيه ي همه ي اذيتها است آيا بنظر شما اذيت و آزار تو به آنها، مهمتر و سنگين تر است، يا اذيت و آزارت به فرشتگان محافظ خودت، يا فرشتگان مقرب خداوند، يا اذيت و آزارت به ما؟!

آن مرد عرض كرد: البته اين آزار و اذيت، مهمتر و سنگين تر است.

حضرت فرمود: بي گمان، من و آنها را آزار نمودي و نيكي خود را باطل كردي! عرض كردم: چرا باطل ساختم؟

حضرت فرمود: بخاطر اينكه گفتي: چگونه كار خود را ضايع كرده باشم، در حالي كه از شيعيان مخلص شما هستم، واي بر تو! آيا مي داني شيعه ي مخلص ما كيست؟ (عرض كرد: نه، نمي دانم، حضرت فرمود: شيعيان مخلص ما)، حزقيل مؤمن، مؤمن آل فرعون و صاحب يس همان كسي كه خداي متعال راجع به او فرمود: (و جاء من أقصي المدينة رجل يسعي) [2] «و مردي (با ايمان) از دورترين نقطه ي شهر، با شتاب فرا رسيد...» و سلمان، ابوذر، مقداد و عمار مي باشند، آيا تو خود را با آنان، مساوي و برابر قرار دادي؟ آيا بدينگونه ما و فرشتگان الهي را



[ صفحه 192]



نيازردي؟!

آن مرد گفت: از خداي متعال طلب آمرزش مي كنم و به سوي او توبه مي كنم، اما چگونه بايد بگويم؟

حضرت فرمود: بگو من از مواليان و دوستداران شما و دشمن دشمنانتان و دوستدار دوستانتان مي باشم، آن مرد گفت: چنين مي گويم و چنين هستم، اي فرزند رسول خدا! و البته از سخني كه شما و فرشتگان الهي را خوش نيامد و خوش نيامدنتان هم جز بخاطر ناخشنودي خداي متعال نيست، توبه كردم.

اينجا بود كه امام جواد عليه السلام فرمود: هم اكنون، مزد و پاداش بخششهاي تو، به تو باز گشت و حكم نابودي آنها، لغو شد. [3] .



[ صفحه 193]




پاورقي

[1] بقره 2 \ 264.

[2] يس: 36 \ 20.

[3] تفسير منسوب به امام عسكري: 314 ح 160.