بازگشت

لعنت كردن ابو سمهري و ابن ابي الزرقاء


[165] 15 - و نيز گفته است:

از اسحاق بن انباري روايت شده است كه گفت: امام جواد عليه السلام به من فرمود: ابوسمهري چه كرد، خدايش لعنت كند؛ كار او دروغ بستن به ماست، در حاليكه او و ابن ابي الزرقاء را دعوت گران به سوي ما مي پندارد؛ اما شما را گواه مي گيرم كه من از آن دو نفر، به خداي متعال تبري مي جويم؛ آن دو، فتنه انگيز و مورد لعنت و نفرين اند.

اي اسحاق! مرا از آن دو، راحت ساز؛ اگر اين كار را بكني خداي متعال تو را با زندگي بهشتي راحت و آسوده خواهد ساخت؛ عرض كردم: فدايت گردم! آيا كشتن آن دو، براي من رواست؟ حضرت فرمود: آن دو، دو نفر فتنه انگيزند كه ميان مردم فتنه انگيزي مي كنند و



[ صفحه 141]



در صدد قتل من و هواداران من هستند و به همين جهت، خونشان هدر و قتلشان براي مسلمانها، روا مي باشد؛ با اين حال از اقدام آشكار بپرهيز؛ چه اينكه دين اسلام، قتل آشكار را مقيد (به اجراي قصاص) كرده است و بترس از اينكه اگر او را آشكارا به قتل رساني، دليلش را از تو بپرسند و در اثبات مدعاي خود، فروماني و نتواني خود را از قصاص برهاني؛ در نتيجه خون مؤمني از دوستان ما به قصاص خون كافري، ريخته مي شود؛ بر شما باد به اقدام پنهاني و غافلگيرانه.

محمد بن عيسي گفت: پس اسحاق، همواره در صدد كشتن غافلگيرانه ي آن دو بود و آنها - كه لعنت خدا بر آنها باد - نيز پيوسته از او، دوري مي جستند. [1] .


پاورقي

[1] همان: 811 ح 1013.