تواضع پيرمرد و پاسخ سي هزار مسئله
مرحوم شيخ مفيد رضوان الله تعالي عليه به نقل از ابراهيم بن هاشم قمي حكايت كند:
در آن زماني كه حضرت علي بن موسي الرضا عليهماالسلام به شهادت رسيد، من عازم مكه ي معظمه شدم؛ و در ضمن، به محضر شريف حضرت ابوجعفر، امام محمد جواد عليه السلام شرف حضور يافتم.
همين كه وارد منزل رفتم، جمع زيادي از شيعيان را مشاهده كردم كه از شهرها و مناطق مختلفي جهت زيارت و ملاقات امام جواد عليه السلام آمده بودند.
پس از گذشت لحظاتي، عموي حضرت - به نام عبدالله بن موسي كه پيرمردي سالخورده بود - در حالتي كه لباس هاي خشني بر تن داشت، وارد مجلس شد در گوشه اي نشست.
سپس امام جواد عليه السلام در حالي كه پيراهني بلند پوشيده و عبائي بر دوش انداخته بود و كفش سفيدي در پاي داشت، وارد مجلس گرديد.
تمام افراد به احترام آن حضرت از جاي برخاستند، آن گاه عموي حضرت به طرف امام عليه السلام جلو آمد و پيشاني برادرزاده اش را بوسيد؛
[ صفحه 97]
بعد از آن، حضرت در جايگاه خويش روي يك كرسي - كه از قبل آماده شده بود - نشست.
تمام حضار از عظمت و هيبت حضرت، در آن سنين كودكي، در تعجب و حيرت قرار گرفته بودند.
در همين اثناء، شخصي از برخاست و از عموي حضرت سؤال كرد: نظر شما درباره ي كسي كه با حيواني نزديكي كند، چيست؟
عبدالله پاسخ داد: دست راستش قطع مي شود و نيز حد شرعي بر او جاري مي گردد.
ناگاه امام جواد عليه السلام سخت ناراحت و خشمگين شد و با نگاهي به عمويش فرمود: اي عمو! از خدا بترس و تقوا داشته باش، خيلي خطرناك است آن موقعي در پيشگاه با عظمت خداوند متعال بايستي و بگويند: چرا چيزي را كه نمي دانستي، اظهار نظر كردي؟!
عبدالله عرضه داشت: مگر پدرت چنين نفرموده است؟
حضرت فرمود: از پدرم درباره ي شخصي كه قبر زني را نبش نمايد و بشكافد و با آن مرده نزديكي كند سؤال شد؛ كه پدرم در جواب فرمود: بايد دست راستش قطع شود و حد زنا بر او جاري گردد، چون كه معصيت نسبت به زنده و مرده يكسان است.
در اين هنگام عبدالله به خطاي خويش اعتراف كرد و گفت: اشتباه كردم، شما درست فرمودي، حق با جنابعالي است و من از درگاه خداوند پوزش مي طلبم.
[ صفحه 98]
پس از آن، مردم كه از اقشار مختلف اجتماع كرده بودند، با مشاهده ي اين جريان بر تعجب و حيرت آن ها افزوده گشت؛ و اظهار داشتند: اي مولا و سرور ما! چنانچه اجازه مي فرمائي، ما سؤال هاي خود را مطرح نمائيم و شما پاسخ آن ها را لطف فرمائيد؟
امام جواد عليه السلام فرمود: بلي، آنچه مي خواهيد سؤال مطرح كنيد، تا جوابتان را بگويم.
پس در همان مجلس، حدود سي هزار مسئله از حضرت سؤال كردند؛ و با اين كه امام عليه السلام در سنين نه سالگي بود، با بياني شيوا تمامي آن ها را پاسخ فرود. [1] .
[ صفحه 99]
پاورقي
[1] اختصاص شيخ مفيد: ص 102، بحارالأنوار: ج 50، ص 85، ح 1.